آخرین رویدادها

اخبار بین الملل

اخبار

اخبار (29)

بزرگداشت شهدای ادیان الهی

یکشنبه, 08 مهر 1403 ساعت 12:10 نوشته شده توسط

به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس مراسم بزرگداشت شهدای ادیان الهی و تجلیل از خانواده‌های شهدای ورزشکار در کمیته ملی المپیک روز سه شنبه 3 مهرماه 1403 از ساعت 18 با حضور جناب آقایان: دکتر احمد دنیامالی وزیر محترم ورزش و جوانان، محمود خسروی وفا رئیس کمیته ملی المپیک، دکتر سید مناف هاشمی دبیرکل، دکتر نصرالله سجادی، غفور کارگری رئیس کمیته ملی پارالمپیک، دکتر گودرزی وزیر اسبق ورزش و جوانان، برخی از اعضای هیئت اجرایی و روسای فدراسیون‌ها، معاونین، مشاوران، مدیران، اعضای کمیسیون ها، عباسعلی رضایی مدیر کل بنیاد شهید تهران، میر مهدی جلیلی رئیس سازمان بسیج ورزشکاران، روحانیون عالیقدر ادیان، نمایندگان مجلس و جمعی از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور همچون منصور برزگر، تیمور غیاثی، حسین رضازاده، سجاد گنج زاده، محمد بیداریان و مسئولان کشوری و لشگری برگزار شد.

در ابتدا هادی ساعی رئیس فدراسیون تکواندو ضمن خیر مقدم به میهمانان و تقدیر از برگزاری چنین مراسمی بر نقش ارزشمند شهدای دفاع مقدس تاکید و عنوان داشت امروز هر چه داریم به برکت خون شهداست و ملت بزرگ ایران و بخصوص جامعه ورزش کشور همواره قدردان این عزیزان و خانواده های معظم شهدا  خواهند بود.  در ادامه اسقف بنیامین، صوفیا جاقار بکیان، فرشاد فرهی فر و دکتر سامیح به ترتیب  نمایندگان آشوریان، ارامنه، زرتشتیان و کلیمیان ضمن خیرمقدم به خانواده شهدای ورزشکار ادیان الهی و قدردانی از کمیته ملی المپیک در برگزاری چنین مراسمی دقایقی در خصوص قهرمانان شهدای ادیان خود  سخنرانی و مطالب ارزشمندی را عنوان داشتند. سپس  از کتاب "در خط مقدم" نخستین اثر از مجموعه تاریخ شفاهی ورزش در دفاع مقدس به قلم و مجری طرح سید احمد سید باقری، با حضور حسین رضازاده و منصور برزگر رونمایی شد. همچنین  امیر دریادار شهرام  ایرانی از رشادت های شهدای قهرمان  ادیان الهی در هشت سال دفاع مقدس  سخن گفت و افزود: این قهرمانان از خاک میهن عزیزمان بدون توجه به دین و مسلک دفاع کردند و به برکت خون  این عزیزان و خون دلاور مردان در هشت سال دفاع مقدس ذره ای از آب و خاک کشورمان آسیب ندید تا دشمنان بدانند فرزندان ایران زمین هر آن از کیش و آیینی برای دفاع از کشورعزیزشان آماده اند. در ادامه دکتر احمد دنیا مالی  وزیر ورزش و ‌جوانان  ضمن ابراز خوشحالی از حضور در این مراسم خاص و تقدیر از برگزاری این مراسم و  تقارن آن با هفته دفاع مقدس از خانواده های شهدای ادیان الهی حاضر در این مراسم تقدیر و با ذکر تعداد شهدای سایر ادیان، آمار این شهدا را قابل ملاحظه ارزیابی کرد . وزیر ورزش و جوانان ضمن تسلیت حادثه دلخراش معدن در طبس  بر جایگاه ارزشمند شهدا و خانواده هایشان تاکید و زنده نگه داشتن یاد و خاطره آنها و تقدیر از خانواده های آنها را یک وظیفه مهم دانست و  ابراز امیدواری کرد تا  این مراسم در سالهای آینده نیز ادامه داشته  باشد . در ادامه کلیپی از معرفی شهدای ادیان الهی و بیان خاطرات خانواده های معززشان پخش و در خاتمه از خانواده های  زوریک مرادی مسیح، رستم آذرپاد، هراچ هاکوپیان ، ورز باغومیان ، ادیک نرسیسیان ، وازگن آدامیان ، اویشو بدال داود ، ادموند موسیسیان قزلچه ، روبرت لازار ، ژوزف شاهینیان ، واهیک باغداساریان ، واطان آقاخانیان ، هراچ هامپارسونیانس ، هنریت هارطونیان ، آلفرد گبری ، آرمن مسیحی ادسیان ، آلفرد سرکیزاردوشاهی ، یرمی یعقوب ، آلن آبکار شاه نظری ، سردار آولنسیان  شهدای ورزشکار ادیان الهی زرتشتیان،ارامنه،کلیمیان و آشوریان تجلیل و تقدیر به عمل آمد .

 

 تصاویری از مراسم فوق در ذیل آمده است:

 

ماه شکفتن ها گرامی باد

چهارشنبه, 22 بهمن 1399 ساعت 14:54 نوشته شده توسط

به نام خدا ماه شکفتن ها ، گرامی باد. بهمن ماه شکفتن ها است.شکفتن ها و شگفتی های ابدی همچنان که خرداد ماه درخشیدن جرقه های انقلاب است. یوم الله15 خرداد 42 که در آن به فرمان رهبر انقلاب ، ملت ایران ، خیز بلند بیدارسازی ایران را برداشت و با آن شعله های انقلاب سراسر میهن مان را در برگرفت و چنین شد که مبارزه پانزده خرداد به همت بلند رهبری بزرگ و ملتی دلباخته شورانقلاب ‌، آغاز شد.
نهال انقلاب در خرداد 1342 با مبارزه خستگی ناپذیر رهبری قدرتمند در بستر میهن بزرگ مان ، کاشته شد و روز به روز ، پهناورتر سایه گستراند.انقلابی که با شکوفایی در بهمن57 ، دامنه آن به وسعت یک جهان گسترده شد. با آن ، بیداری ملت های مظلوم و درمانده آغاز شد و با آن شگفتی های جهان شکل گرفت.
سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران گرامی باد.
هیات مدیره انجمن آشوریان تهران

امام آمد

یکشنبه, 12 بهمن 1399 ساعت 12:52 نوشته شده توسط

 روزنامه های بهمن ۵۷ به عنوان آخرین ماه حیات رژیم پهلوی،  روایت های گوناگونی از حال و هوای مردم و شرایط کشور در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی دارند.

 روز اول بهمن ماه، روزنامه اطلاعات با تیتر نماز جمعه با امام خمینی در تهران در آمد و با آن روزنامه کیهان هم، با این عنوان : امام خمینی، جمعه در تهران، نماز می خواند. این چنین بود که روزنامه ها ، به پیشواز امام خمینی رفتند.

 در کنار عنوان نخست خبرهای دیگر هم آمد:

حکومت اسلامی به رای عمومی گذاشته می‌شود. روزنامه کیهان

روزنامه اطلاعات : راه پیمایی و اجتماع چندین هزار نفری کارگران، در دانشگاه صنعتی.

 در روزنامه های دوم بهمن 57، خبر از کودتای ارتش آمد.

کیهان نوشت: اگر ارتش کودتا کند، مردم مسلح می شوند. تا روزهای دیگر که خبر از اشغال نظامی مهرآباد آمد.

روزنامه  اطلاعات: اشغال نظامی مهرآباد برای جلوگیری از پرواز انقلاب

و کیهان : تانک ها، مهرآباد را  محاصره کردند.

تا روزنامه های چهارم بهمن ، که از بازگشت امام خمینی ، گفتند : بازگشت  2 روز به عقب افتاد.

 و اطلاعات : پرواز امام قطعی است.

و هشت بهمن ، تاریخ بازگشت امام خمینی

برنامه وسیع برای لحظه ورود امام.

روزنامه های 11 بهمن خبر دادند.

و کیهان:  امام صبح فردا ، در تهران است.

روزنامه های 11 بهمن در نگاه دیگر ، امام خمینی : من یک طلبه ام ، تشریفات را کم کنید.

روزنامه کیهان: میلیون ها نفر از سراسر کشور برای استقبال آمده اند.

گزارش روز کیهان : نسیم از بهشت زهرا ، بوی خون و آزادی می آورد.

روزنامه اطلاعات موج همبستگی با روحانیون مبارز متحصن.

فردا ، مردم تهران ، بزرگ ترین استقبال قرن را بر پا می کنند.

و نگاه دیگر روزنامه های 11 بهمن.

با ورود امام ، شورای انقلاب اسلامی ، تشکیل می شود. پیام آیت الله طالقانی به ارتشیان: برادران ارتشی به روی مردم ، تیغ نگشایید.

و سرانجام ، درشت ترین حروف بر جبین روزنامه ها آمد: امام آمد.

تا به  12 بهمن 57 چنین حروفی ، بر صفحه نخست روزنامه های ایران نیامده بود.غلامحسین صالحیار، روزنامه نگار پرتوان ، سردبیر اطلاعات گفت: به کمک عکاسی، چنین حروفی را ساختیم. اطلاعات نخست این عنوان را آورد. و کیهان هم به دنبال آن و به  گونه ای همزمان.

12 بهمن بازگشت امام به وطن گرامی باد.

یادداشت قابل تامل کارشناسانه

چهارشنبه, 17 ارديبهشت 1399 ساعت 15:45 نوشته شده توسط

یادداشت قابل تامل کارشناسانه ِمستدل جناب اقای مهندس هرمز مورهاج در فضای مجازی درگروه دوستان آشوری به سبب مطرح شدن مسایل انجمن آشوریان تهران بدون دخل وتصرف در اینجا نقل می شود...باشد که شاید راهگشای انجمن های آشوری فعالان دلسوخته اندیشمندان وفرهیختگان با تحصیلات آکادمیک باشد.‌ وراهی گشوده برای نمایندگان آتی آشوری در دشواری های خواسته و ناخواسته در راه.
هیات مدیره انجمن آشوریان تهران

 

جناب آقای بت کلیا عزیز
مقاله روش آشوریان مورخه 15 اردیبهشت که به عنوان مدیر مسئول مرقوم فرموده بودید کاملا خواندم
اول کمی تعجب کردم ولی بعد خنده ام گرفت
من آدم بی تعارفی هستم و خیلی راحت و ساده و خودمانی صحبت می کنم
خود شما چقدر به این نوشته اعتقاد دارید؟ چقدر به آن باور دارید؟
انعطاف مدبرانه بلوغ و عقلانیت!
واقعا شما چقدر به این کلمات اعتقاد دارید؟

اگر انجمن در اختیار جنابعالی باشد نمونه کامل از عقلانیت است؟
چرا شما فکر می کنید باید به همه دستور بدهید؟
در انتخابات سال 92 یک گروه در انجمن که اتفاقا با شما هماهنگ نبودند برنده انتخابات شدند به ریاست نبونید نمرودچرا شما شروع به ساز مخالف زدن کردید؟
چرا یک گروه از آشوریان عزیز که در آن زمان ما اسمشان را دلواپسان گذاشته بودیم برای سازش بین انجمن و شما پیشقدم شدند و گفتند آقای بت کلیا می فرماید اگر آقای کوچویی رئیس انجمن بشود من با انجمن کار می کنم
مگر شما باید رئیس انجمن را تعیین کنید؟ آیا جزو وظایف نماینده تعیین اعضا انجمن و رئیس آن است؟
آیا این تعقل وتفکر است نه برادر من در نوشتن مقاله بیشتر دقت کن
آیا شکایت شما از شاروکین و نبونید فصل همراهی بود؟
آیا شکایت هویک بهبو از من و رامسین و سرگیز ورطنیان و رامان شیر آبادی از روی عقلانیت بود؟

متاسفانه شما فراموش می کنید که چه شده و چه گذشته
من یاد آوری می کنم شما آمدید در جلسه انجمن فعلی گفتید من امروز دادگاه بودم به همراه 3 وکیل
و از نبونید و شاروکین شکایت کردم و شرط گذاشتم برای بخشش این دو نفر
یکی از شروط تعطیلی گروه دوستان
یکی از شروط دیگر معذرت خواهی این عزیزان از شما که من متوجه نشدم چرا
ودر آخر فرمودید مورهاج از تو هم شکایت می کنم
نتایج را دیدید قبول دارم عقلانیت داروی نادانی است

چند بار در جلسه انجمن فعلی من و شما درگیر شدیم و من عرض کردم شما چرا در جلسه انجمن شرکت می کنید
ولی هواداران شما می گفتند باید ایشان حضور داشته باشند و راهکار بدهند
آیا دخالت در تصمیمات انجمن عقلانیت است؟آیا گرفتن وقت جلسه هئیت مدیره انجمن و بحث با مورهاج در جلسات بابت نوشته های گروه دوستان جزو وظیفه نماینده است؟
آیا تحمیل کردن آسانسوری که اگر کار می کرد حداکثر هشت میلیون قیمت داشت به قیمت بیست و پنج میلیون به انجمن صحیح است؟ تازه کار هم نمی کند و از نظر جانمایی در بدترین جا قرار گرفته
آیا وظایف نماینده است در مورد خشک شدن فلان درخت انجمن نظر بدهد؟
اگر یادتان باشد قرار شد انجمن با یک مهندس کشاورزی قرار داد ببندد برای رسیدگی به بوستان انجمن یک نفری پیشنهاد شد با ماهی یک میلیون تومان بنده پا فشاری کردم و با پیمانکار دیگری و البته با تجربه تر از شخص مورد نظر شما قرار داد با چهار صد تومان بسته شد
آیا دخالت در بستن قرار داد زمین چمن توسط جنابعالی جزو همراهی و عقلانیت محسوب می شود؟

آیا وقتی در محکومیت انجمن رای به شصت میلیون تومان به نفع هویک بهبو می دادید به فکر همراهی و عقلانیت بودید؟
بنده به خاطر دارم در جلسه که به مناسبت پیروزی در انتخابات نمایندگی مجلس گذاشته بودید فرمودید اگر فعالان جامعه به قول شاروکین جوانان خام در خانه نشینند
تا حالا اقدام نکردم ولی اقدام خواهم کرد آیا به خادمین جامعه اینگونه ارزش گذاشته می شود؟
در همان جلسه فرمودید دو نفر رد صلاحیت شده اند و به عنوان مشاور در انجمن فعالیت می کنند که فتنه هستند(من و ورطنیان این مشخصات را داشتیم)
آیا این دلسوزی به جامعه و فرهنگ آشوری است که در مقاله به آن اشاره کردید؟
در همان جلسه به شرح کاری اشاره کردید که برای مدیر داخلی توسط اینجانب نوشته شده بود و باعث شده بود خانم نانسی آلدو از انجمن استعفا دهند البته برای ایشان بهتر شد استخدام مجلس شدند و کارمند دولت
آیا صحیح بود حقوق ایشان را انجمن بدهد و برای شما کار کند؟ و البته حتما به عنوان نماینده مجلس برای کارمندان دفتری خود از مجلس بودجه می گیریدو آیا این هم جزو عقلانیت است؟

شما چند بار بعد از اخراج نفرات منصوب به شما به علت غیبت زیاد و استعفا نفر بعدی شما به انجمن تاخته اید
هیچ اشکال ندارد کار بسیار پسندیده بود ولی در این بیست سال نمایندگی شما انجمن تهران حداقل اگر زیر نظر شما نبوده با شما همراهی کرده
می توانید میراث این همراهی را برشمارید؟
ویرانه ای است که هیچ چیز جای خود نیست به قول معروف شتر با بارش گم میشد الان تازه سروسامان گرفته و صاحب حساب و کتابی شده و سیستمی که شفاف است
البته تا ایده آل خیلی فاصله دارد ولی بالاخره حرکت شروع شده است
شما بفرمایید چکار کرده اید؟
نمونه که امروز درگیر آن بودم جریمه بیمه زمانیکه انجمن از سزاوار به مکان فعلی نقل مکان کرده اصلا معلوم نیست مدارک چه شده پول هم دادیم جریمه هم شدیم

جناب آقای بت کلیا عزیز
انجمن های پیشین اشتباه کرده اند که دفتر نمایندگی را در محل انجمن قرار داده اند و باعث از بین رفتن استقلال انجمن شده اند
انجمن در حال حاضر نیاز به افراد با سواد و با تجربه دارد تا بتوانند با تکیه به تجارب کاری این ویرانه را سرو سامان ببخشند و جایگاه انجمن را در جامعه آشوری تثبیت کنند
و البته اموال باقی مانده انجمن را حفظ کنند
متاسفانه در نبود سیستم و اصول کاری شاهد موارد مشکوک هستیم
به عنوان مثال اگر اسناد مربوط به تعممیرات سالن منفی دو انجمن را بررسی کنید کاملا واضح است در تعمیرات آنجا ندانم کاری شده است
حدود 7 سال پیش مبلغ 120 میلیون تومان هزینه شده است و این هزینه با کار انجام شده سنخیت ندارد و وقتی مدارک را بررسی می کنید بیشتر به بعضی از موضوعات پی می برید
نیاز به یک جراحی و بازنگری مدیریت احساس می شود البته این حرکت از 6سال پیش شروع شده و کسی نمی تواند آنرا متوقف کند البته شما سعی خود را کردید ولی خوب نشد و نتوانستید متوقف کنید من نه با شما نه دشمنی دارم نه دوستی الان که با هم سلام وعلیک هم نداریم هم شما راحت هستید و هم من
پیشنهاد می کنم کمی در مقالاتی که در روش آشوریان می نویسید دقت بفرمایید با عملکرد شما همخوانی ندارد البته باز به خودتان مربوط است
ولی بالاخره خوب همدیگر را می شناسیم نه شما از من ترس دارید نه من از شما و دوستانتان
به قول خودتان این جامعه نیاز به آرامش دارد و بهتر است به عقاید دیگران احترام بزاریم انجمن خیلی کار دارد ولی نیاز به تخصص و سواد دارد که به شکر خدا در حال طی مراحل خوبی است
و از آن آشفتگی دارد خارج می شود و همه چیز شفاف شده البته حتما یک عده راضی نخواهند بود ازاین شفافیت به خودشان مربوط است
در رابطه با قضیه سالن ویلیام دانیال دارم باز تاکید می کنم قرار داد اول خرداد تمام می شود و انجمن تمایلی به تمدید آن با اقای یادگار ندارد
اجاره بهای بسیار کم ماهی پنج میلیون تومان خنده دار است آنجا باید بالا 60 الی 70 میلیون اجاره داده شود
و سرویس دهی بسیار ضعیف که باعث نارضایتی جامعه آشوری شده است
من نمی دانم چرا آقای یادگار و شما مقاومت می کنید آیا این هم جزو همان همراهی و همدلی است؟

خیلی حرف زدم دوستان اذیت شدند ولی مسائل باید باز می شد مقاله ای که نوشته بودید باعث شد به فکر فرو بروم که چرا عمل و حرف یکی نیست
به نماینده منتخب جدید یعنی آقای مهندس شارلی انویه عزیز هم باید عرض کنم به حرفهایی که در گروه زده می شود توجه کنند بالاخره ایشان می خواهند 4 سال برای جامعه کار کنند
و ایشان در جایی آقای بت کلیا را استاد خطاب قرار دادند اگر بخواهند ادامه دهنده راه استاد باشند بسیار خوب و دیدنی است و البته مشکلات جدی ایجاد خواهد شد
آقای بت کلیا عزیز یک خواهش داشتم در گروه بحث این اتحادیه و بودجه های گرفته شده می شود البته همه بر اساس مدارک است ولی پیشنهاد می کنم جلسه ای برای شفاف سازی و عملکرد این اتحادیه به همراه منتقدین بزارید
البته شما و شمشه ادوین نظر من را در رابطه این اتحادیه آبکی و بی خودی میدانید ولی بالاخره به قول شما عقلانیت خوب است

کابوس‌ها، در پناه نقاب‌ها

دوشنبه, 15 ارديبهشت 1399 ساعت 13:19 نوشته شده توسط

کرونا پرتره
چهره‌های نیمه پوشیده با چشمانی گاه ترسیده، گاه مضطرب و گاه هم متعجب؛ درست همانند چهره‌های ماسک‌زده‌ای که این روزها اغلب در خیابان‌ها می‌بینیم. صورت‌هایی که چشمهای‌شان هزاران هزار حرف برای گفتن دارند؛ این چهره‌ها و حرف‌های ناگفته‌شان مهترین ویژگی نمایشگاه نقاشی بهزاد شیشه‌گران است که در این روزهای کرونایی به صورت آنلاین و در شبکه‌های اجتماعی برگزار شد.

به گزارش ایسنا، «کرونا پرتره» عنوان نمایشگاه این روزهای بهزاد شیشه‌گران است که به‌صورت همزمان در صفحات شخصی این هنرمند نقاش به صورت آنلاین برگزار شد و امروز نیز آخرین اثر این مجموعه به نمایش گذاشته می‌شود. 

البته این نخستین نمایشگاه مجازی این هنرمند نیست و او پیش‌تر نیز بارها آثارش را به همین شیوه در دنیای مجازی به نمایش گذاشته است. شیشه‌گران این بار نیز به بهانه روزهای کرونایی و انزواهای ناخواسته‌ای که مدتی است گریبان‌گیر جامعه بشری شده است، نمایشگاهی ترتیب داد تا هم تاریخ کرونا را به زبان هنر ثبت کند و هم به گفته خودش به کادر درمانی ادای دین کرده باشد.

 

خانه تکانی در آشفته بازار

دوشنبه, 08 ارديبهشت 1399 ساعت 15:38 نوشته شده توسط

شاید تلخ، عجیب و باورنکردنی به نظر بیاید، اما حقیقت است. در تمامی طول عمر انجمن آشوریان تهران، با تاسف بگوییم در مدون کردن اسناد و مدارک به ویژه اسناد مالی، جز در چند مقطع کوتاه، هیچ کاری نشده است. اسنادی که در خانه برخی ها است، بسیار و بیشتر از سند‌هایی اند ، که در خانه انجمن اند. اگرچه همان برخی‌ها، همه جا با افتخار گفته اند، فلان سند پیش من است و دست می کند و از توی کشو، اصل سند را در می آورد و می گذارد روی میز و البته که چون از دل انجمن هم به سرقت رفته است، دست کاری و جرح و تعدیل آن هم، ناممکن نیست. در طول عمر انجمن در یک مقطع کار حرفه ای در اسناد مالی انجام شده است و آن هم هنگام مدیر مالی بودن زنده یاد زایا یوسف زایه است.
به شهادت اسناد موجود در بایگانی حرفه ای ترین کار مالی در این مقطع زمانی، به همت آن کاردان و خبره امور مالی شده است و بس. و البته با تاسف آن زنده یاد، دچار آلزایمر شده، کنار رفت و حکایت شد بایگانی همان اسناد رسواساز، فاکتورهای روی پاکت ..... و پرداخت های نقدی گونی گونی. که باز برخی با افتخار از آن می گویند. باری برای سامان بخشیدن به این آشفته‌بازار رسواساز، هیات مدیره انجمن کاری کارستان کرده است. بر اساس هر آن چه از چپاول در طول چهل-پنجاه سال از دست چپاولگران نامسئول مانده بود، تمامی اسناد مالی، سامان گرفته و به روز شده اند.
آن چنان که هر لحظه ، هر کسی اراده کند، با خط کشیدن زیر آخرین رقم و حساب مالی، می‌توان در چند دقیقه، صورت مالی شفاف و دقیق ارائه داد. این، به همت خبرگانی چند -متخصص و تحصیلکرده مالی- ممکن شد که سرکار خانم روناک فروزش آن را سامان بخشید. در این جا از همکاری صمیمانه، آگاهانه و کارشناسانه آقای ژیلبرت صلیبی و البته تحصیل کرده، باید سپاسگزار بود، که به لطف او، این همت ممکن شد. این برگی از کارنامه درخشان این هیات مدیره در بایگانی انجمن است، که به دست مدیران آتی، سپرده خواهد شد. اما کار سترگ بعدی،سامان بخشیدن به انبوه اسناد و مدارک و مکاتبات انجمن در طول این چند دهه و به ویژه آشفته‌بازار بیست سال اخیر است.
کار سامان بخشی این اسناد البته هر آن چه در خانه مانده است و نه در خانه های غیر ، مثل کتاب های کتابخانه شان، که پشت صدها جلد کتاب مهر انجمن آشوریان تهران، جامعه فارغ التحصیلان، کانون ملی و فرهنگی جوانان ، مجتمع آموزشی فرح و سوسن، سازمان فرهنگی جوانان آشوری و... خورده است. این سامان بزرگ هم ،آغاز شده و ادامه دارد، که از گونی گونی های به درآمده ثبت شده وبه بایگانی می رود. این هم ممکن نبود، مگر به همت خبرگان و کارشناسان برجسته و البته تحصیلکرده ، که پس از پایان کار، از آن ها نام برده، تجلیل خواهد شد. در این میان البته که سامان بخشی به اسناد ومدارک روز هم شکل گرفته است.
این هیئت مدیره، به خود می بالد که در طول عمر کوتاه انجمن، توانست با تکیه بر دانش،تحصیل، خبرگی و آگاهی، کاری کارستان کند، و فخر بفروشد ،که دیگر عصر اداره سازمانی به گونه‌ای کدخدایی و روستایی و تک محوری و و یک صدایی و همه فن حریف بودن «یالانچی پهلوان»، در دنیا به سر آمده و در جامعه آشوریان و خانه انجمن هم. ماییم نه من. آن چه حاکم است خرد جمعی است و استقلال نهادی ملی و فراگیر چون انجمن آشوریان.

هیئت مدیره انجمن آشوریان تهران

اعضای گرامی آشوری

شنبه, 06 ارديبهشت 1399 ساعت 13:02 نوشته شده توسط

به سبب به تعویق افتادن مجمع عمومی عادی انجمن و عدم امکان ارائه گزارش به آن اعضای گرانقدر ، درباره اتفاق های افتاده و اقدام هیات مدیره انجمن ، به اختصار به آگاهی می رسد، و این به قصد روشنگری و اقدام های طرف انجمن ارائه می شود. چند ماه پیش از پیمانکار تالار ویلیام دانیال، به سبب اتفاقات عدیده ای که در تالار و ارائه خدمات رخ داده شفاها و کتبا تذکر داده شده ، به اطلاع رسانده شد که این هیات مدیره ، تمایلی به تمدید قرارداد با آن جناب ندارد. آقای انویه سریادگار به خلاف ادعاهای های پیشین خود مبنی بر ضرردهی تالار ، خواستار ابقا در تالار شد و طی نامه ای به داور مستعفی آقای یوناتن بت کلیا ، شکایت برد. آقای بت کلیا ، مدیران را به جلسه غیرقانونی حکمیت به استناد استعفایشان از حکمیت فراخواند. هیات مدیره به آگاهی ایشان رساند ، که طبق نامه ارسالی آن جناب مبنی بر کناره گیری از حکمیت ، دیگر ایشان حکم نیستند. دعوت نامبرده از طریق اظهارنامه ، مدیران را به دفاتر حقوقی قوه قضائیه کشاند. شفاها نیز ادعا شده است که هنوز حاکم اند و از طریق دادگاه مدیران را فراخواهم خواند.
هیات مدیره این بار نگران نیست که چون پرونده پیام آشوریان شصت میلیون تومان به دستور حکم به آقای هویک بهبو سردبیر پیشین نشریه پرداخت کند. چرا که به خواست خود آقای بت کلیا ، استعفای از حکمیت اش را پذیرفته ، از نامبرده ، قدردانی هم کرده و موضوع را به پیمانکار اطلاع داده است.
هیات مدیره اما نگران است که باز همچون اعضای هیات مدیره پیشین پایشان به محاکم حقوقی کشیده و ماه ها در بلاتکلیفی سرکنند.
خواست های هیات مدیره بسیار ساده است:
1- مایل به تمدید قرارداد با آقای انویه سریادگار نیست.به ویژه با قیمت ماهی پنج میلیون تومان یعنی کم تر از اجاره زمین چمن، دلایل آن بسیارند و برخی از نهادها، چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پلیس اماکن از آن باخبرند.
2- آقای یوناتن بت کلیا طی نامه رسمی شان ، حکم نیست که خدای نکرده ، باز انجمن را مجبور به پرداخت های میلیونی کنند.
هیات مدیره انجمن آشوریان تهران
نامه ها به پیوست است

انجمن دوره کرونا

سه شنبه, 02 ارديبهشت 1399 ساعت 13:45 نوشته شده توسط

شاید پس از هیئت مدیره انجمن آشوریان در دوران موشک باران تهران آن هم در خانه نیمه ویرانه انجمن در خیابان سزاوار ، که تمامی سال های دوران دفاع مقدس را گذراند، این انجمن ، سخت ترین روزهای بحرانی را گذرانده باشد. در همین دوران موشک‌باران- اگر باز جاعلان تاریخ آن را به نام خود رقم نزنند -آتور خنانیشو، نماینده وقت آشوریان در مجلس شورای اسلامی بود و انجمن به ریاست کوتاه مدت زنده یاد دکتر لویی پاکباز و باز دوره کوتاه‌ مدت زنده یاد دکتر سرگن گیورگیز، است که در همان دوره کوتاه مورد طعنه و انتقاد و کار شکنی تنی چند بودند، که در آیین ترحیم شان مدعی دوستی با آنان بودند.

البته با سخنان گهربار، اشک تمساح هم سرازیر کردند._ باز جعل تاریخ مثل همه جعل های دیگر از سوی او - باری این هیئت مدیره، در تمامی روزهای بحرانی حاصل از یورش کرونا، لحظه ای خانه انجمن را خالی نگذاشت. جز البته روزهای رسمی که از سوی دولت، اعلام شد. پویا و زنده و فعال بودن انجمن در فضای مجازی و چاپ منظم نشریه پیام آشوریان ، دیدارها و ملاقات‌ های حساس با مقامات و انتشار پیامک ها و آگاه ساختن آشوریان با آخرین خبرها از بحران کرونا، شاهد این ادعا است و البته در این میان ، دنبال کردن احقاق حق انجمن و مدعیان تصاحب برخی از گوشه‌های خانه انجمن در مراجع قانونی، نیز گواه است.
به هر روی جدا از حضور منظم و هر روزه کادر کارکنان ارزنده انجمن در خانه انجمن اعضای هیئت مدیره نیز به نوبت هر روز در خانه انجمن، حضور گران داشته و دارند. جدای از آن جلسات عادی و فوق العاده انجمن نیز برپا بوده است. در این میان هیئت مدیره کارهای فوق العاده ای نیز به انجام رسانده که به آگاهی آشوریان گرامی خواهد رسید. هیات مدیره ای بی ریا و بی توقع و با به خطر زدن زندگی خود ، نه پای جلسات قهوه خوری و نه در سودای میلیونی برای بناهای خود و یاران. دلواپس خانه آشوریان بود.

دیداری صمیمانه و مانا

شنبه, 30 فروردين 1399 ساعت 16:13 نوشته شده توسط

 

دیدار آقای مهندس شارلی انویه، نماینده منتخب آشوریان در مجلس شورای اسلامی با هیئت مدیره انجمن آشوریان تهران، در فضایی صمیمانه و خالی از حب و بغض و خودنمایی. بدور از  از حاشیه های پوپولیستی، که  انبان از نظرهای کارشناسانه و تخصصی در اوضاع و احوال میهن مان و جامعه آشوریان ایران بود. دیداری که به گفته ای پس از چند دهه،در سطح کارشناسان با سواد آکادمیک برتر و همه از یک جنس ، در کسوت مدیران و فعالان جامعه آشوری، شکل گرفت. و این خشت اول است، که ره در پیش، سنگلاخی و پر از فراز و پست و بلند است.

همه اهالی یک وادی بودند: اهل تخصص، تحصیلات برتر آکادمیک و برتر از آن دلسوخته جامعه ای که نیاز به تحول و پویایی دارد. و برترین آن که نیاز به فرهنگ سازی دارد. فرهنگ راستین هم پای فرهنگ صاحبان تخصص در جامعه جهانی. آقای مهندس شارلی انویه،در فصلی بحرانی و پر هراس و اضطراب آمده است.باکی نیست، چرا که تخصص او ، او را برای زمان‌های بحران پرورانده است. در گذر از یک دوره گذرا ، در اندیشه‌ عصر پسا کرونا. که جوان است و با کوله باری از نو اندیشی  و  جوان گرایی با پایان بخشی به لومپنیسم  و پوپولیسم دامن گیر  جماعتی هر چند اندک.

در زمانه ای آمده است،  که جهان دارد فریبندگان  خیال پروری که در به اغما بردن جوامع از سوی ساده اندیشان و تسخیر کنندگان صحنه‌ها ید طولایی دارند،  به زیر کشانده ، بیرون می رانند. دیگر عصر هیاهو برای هیچ نیست. دیگر عصر فریب به سودای خواب ها و رویاهای هزاره های پیش نیست. این عصر،  پایانی است بر تک محوری و تک صدایی در جوامع بشری و جامعه آشوری هم ، جدا از آن نیست.  گپ و گوی صمیمانه نشست نماینده منتخب و هیئت مدیره انجمن چنین نویدی را برای بیداری فرهنگ و فرهنگ سازی می داد.

اما دیدگاه های انجمن:

در گپ و گوی انجمن و  نماینده منتخب، بر محورهای پرهیز از خود محوری ، باور کردن خرد جمعی پرهیز از حذف چهره‌های دلسوز راستین، بر صحنه آوردن خانه نشینان در کنج انزوا  پناه برده و پرهیز از کینه و عداوتی،  که حاصل تکتازی های دردانگیز سال ها است.زنده ساختن و استقلال بخشی به نهادهایی چون انجمن‌های آشوری به عنوان تشکل ملی و اجتماعی آشوری و تکیه گاهی برای حرکت های راستین نماینده منتخب در جامعه آشوری و بسیاری خواسته دیگر،  که در دیدارهای در راه تحلیل کارشناسانه خواهد شد.

می دانیم  که دیگر دیدارهای آن چنانی مدیران با مشت کوبیدن، هتاکی و یقه درانی، و «هل من» های دروغین پروراندن نیست. هل من حریفانی که از سبزی کاری،گلدان پروری، عرضه نظر های ناکارشناسانه در ساختمان سازی، معماری،  لوله کشی ،درخت کاری، تا ایجاد هیابانگ و سرک کشیدن در زندگی این و آن ؛ پرونده سازی و تعقیب و گریز شرلوک هولمز وار،  در تهیه عکس و اسناد خصوصی آدم ها و... سر در می آورند. جمع کردن بساط بی‌فرهنگی قهوه خانه ای و قلیان کشی و دل غشه رفتن برای یک ساعت اضافه کردن رقص و موسیقی به دستور مدیریت نهاد جهانی.

مخلص کلام، هرکسی را توانی است. زمانه یالانچی پهلوان در همان بساط سرگرم سازان پایان گرفت. امید که آقای شارلی انویه ، نماینده منتخب در گذر از این ایام بحران و غم ، سر برآورده و  اثرهایی ماندنی در جامعه آشوری و میهن مان، بنیان گذارد.

از سبخ با دانیال گیورگیز

پنج شنبه, 28 فروردين 1399 ساعت 11:51 نوشته شده توسط

 

آبادانی ها به زمین های خشک و لم یزرع و بی آب می گویند «سبخ». در انتهای محله کارون ، در دهه سی، چنین زمینی بود اما در واقع گورستان متروکه ای بود. از آنجا می توانستید بروید به محله ‌های «کفیشه» و «تانکی دو» و ایستگاه دوازده. به گونه‌ای همه کارگرنشین .از کارون هم ،می توانستید بروید به بوارده شمالی و جنوبی ،محله های کارمندنشین شرکت نفت . وکارون ،بین این دو بود.هم بازارنشین داشت و هم کارکنان پیمانکاران شرکت نفتی. ملغمه ای بود. با دانیال گیورگیز هم مدرسه ای بودم.در دهه سی و چهل بود . مدتی در دبیرستان امیر کبیر خواند و رفت. کلاس بالایی من بود. آشوری بلندبالای دوست داشتنی. هیچ یک از ما، شیفتگان اش ،چون  او نشدیم. و نه بسیاری دیگر هم که او برای شان بت بود.

۵_۶ سالی بزرگتر از من بود و دلباخته ورزش. البته بیشتر ، وزنه‌برداری و برای رسیدن به این قد و قامت و اندامی ورزیده ، بدنسازی می کرد. آن موقع یعنی دهه سی و چهل ، به بدنسازی و پرورش اندام می گفتند: زیبایی اندام. آن ها که دست خانواده شان به دهانشان می رسید، می رفتند باشگاه زیبایی اندام که توی آن بوکس هم بود، ژیمناستیک و ... آن هم ملغمه ای بود.آن ها که نداشتند می آمدند به همین«سبخ»یا گورستان متروکه ، با پاره های آجر و میله‌های چوبی دنبل و هالتر می ساختند. و به گونه‌ای «دیمی»بدنسازی می کردند .و چه اندام ها، به قول بچه‌های آن وقت که سوخت.

سوخت هم یعنی ، یکی بالاتنه ورزیده ای داشت و پاهای نحیف و لاغرمردنی یا برعکس. یادم هست از جمله سوختگان، جوانی بود، هم مدرسه ای من، به نام قربان ممو، باقدی کمتر از یک و پنجاه، اما شانه هایی کشیده و  ورزیده و قهرمانانه می گفتند، « ممو » طفلی سوخته! دانیال گیورگیز، اصولی تمرین می کرد و بچه های قد و نیمقد را آمده به تماشا یا تمرین را، راهنمایی می‌کرد. دانیال گیورگیز، که او را در حلقه صمیمانه، دوستانه«دنو»می خواندیم، خیلی زود توی تیم های باشگاهی و ملی، رشد کرد و به مقام های ملی و آسیایی و المپیک دست یافت . دیگر از بچه‌های «سبخ» کسی به گرد این رعنای آشوری نرسید.

آن موقع ها ، بیش تر آن هایی که به دنبال ورزش می رفتند، درس و مشق را رها  می کردند و به سلک قلدرها و قلچماق ها در می آمدند. و البته بسیاری هم به پهلوانی ، با خصلت پهلوانان. دانیال گیورگیز، از جمله آن ها بود: فروتن، افتاده ، لوطی، بزرگوار که درس و مشق اش را هم می خواند. و بالاتر از این همه ، اندامی بسیار شکیل و ورزیده داشت و چهره ای زیبا و مردانه. از خصلت های غریب «دنو»، این که مثل یک کودک ده – دوازده ساله ، خجول بود. تعریف از او می کردید، از خجالت، خیس عرق می شد. همین شرم و حیای بیش از حد ، مانع رسیدن اش به مال و منال شد. اگر چه خودش هم چنین می خواست.

با احساساتی که یک اتفاق  ساده اشک هایش را سرازیر می کرد. پهلوانی که با آجر و پاره آجر در «سبخ» گورستان متروکه آبادان ، آغاز کرد و تا سکوی المپیک و آسیا ، راه یافت. مرگ او هم ، آرام و بی جنجال و هیاهو ، در مصیبت کرونا ونه به سبب کرونا آمد ، که مبادا شب هفت و چله و برایش بزرگداشت و تجلیل بگذارند. که روح اش بی تردید همچون کودکی خجول و شرمگین و افتاده و فروتن از آن گریزان بود. از سکوت و سیاهی «سبخ»در آبادان ، به مرگ عصر کرونا ، در حلقه دوستان و خویشان نزدیک اش رفت. بی یک هیاهو. مگر «دنو» ، جز این هم می خواست؟

تنها حلقه ای از دوستان ورزشکار و پهلوان به دور خود داشت و بس.. پس از ازدواجی  که چندان نپائید و حاصل آن یک دختر و پسر ، با خوی و خصلت او و برازنده و شایسته چون او، در ویلای کوچک اش ، بهتر بگوئیم کلبه اش ، درمردآباد کرج ، سال ها به تنهایی زندگی کرد. از قهرمانان باشگاه پاس بود و مربی در همان جا و باقی اوقات ، در باغ کوچک اش، آرام و بی جنجال و هیاهو ، قهرمانان بسیاری را در وزنه برداری پروراند و جز سکوی قهرمانی ، هرگز تن به روی صحنه رفتن نداد. همه شاگردانش و قهرمانانش ، خوی پهلوانی چون او داشتند. دانیال گیورگیز، پهلوانی با قلبی چون یک کودک بود. محجوب، خجالتی، پر احساس ،مهربان و دردانه.

صفحه1 از3

انجمن آشوریان تهران

یکی از مهم­ترین آداب اجتماعی آشوریان ایران، چنین بوده که هرگاه جمعیت آنان در شهری روی به فزونی نهاده است، آنان به تاسیس انجمن­های ملی و فرهنگی و اجتماعی مبادرت نموده اند. به همین جهت بود که در سال 1898، پس از مهاجرت عده­ ی کثیری از جوانان آشوری-کلدانی ساکن سلماس به تهران و استخدام در وزارتخانه ­ها و ادارات دولتی، بنیان اولیه­ ی انجمن آشوریان تهران گذارده شد.

شبکه های اجتماعی

t logo 

insta

ارتباط با ما

ایران-تهران-انتهای خیابان آیت الله کاشانی غربی شهر زیبا خیابان شهید آلفرد سرگیز اردوشاهی جنب مجتمع قضایی مفتح پلاک 6 -کد پستی 1474997751

ایمیل: .

تلفن: 44312777

فکس: 44312886

flaq

جستجو