روزنامه اسپانیایی ال موندو تکه ای سنگ را که در غار بلومبوس کشف شده ، به تماشا گذاشته است.سنگی که بر روی آن ، نقاشی ای است که 73 هزار سال قدمت دارد. طرحی که از نخستین کارهای ساخته انسان است.غاز بلومبورز در آفریقای جنوبی است . در سیصد کیلومتری کیپ تاون. در این غار پیش از دوهزار شی تاریخی ، پیدا شده است. ابزار سنگی . آثاری از یکصد هزار سال پیش.
چندی است با بخش تصویری از دو روس ، مدعی است که آن ها ، جاسوس دوجانبه سکریپال و دخترش را مسموم کرده اند. و انگشت اتهام به سوی پوتین ، اشاره رفته است. روزنامه فایننشال تایمز ، می نویسد : ولادیمر پوتین رئیس جمهوری روسیه ، می گوید. آن ها، دو شهروند معمول روس اند و نه تروریست. مردانی که نمی توانند متهم باشند. آن ها، را در برابر رسانه ها ، وادار به جعل حقایق کرده اند.
سرانجام یک باستان شناس فرانسوی ، گورچنگیزخان را کشف کرد. پی یر هانری ژیسکار ، می گوید ، کوه مقدس در شمال مغولستان راز هشتصد ساله را گشود. آن جا خانه آخر بزرگ ترین امپراتوری تاریخ است: گورچنگیز خان. چنگیزخان با نام تموچین زاده شد و بزرگ ترین امپراتوری تاریخ را بنیان گذاشت. امپراتوری ای که قلمرو اش را از کرانه های خزر تا اقیانوس آرام گسترد و به گونه ای رازآمیز در حدود سال 1227 مرد و البته به احتمال کشته شده است.
روزنامه فرانسوی لوفیگارو در گزارشی به تفصیل از ترور آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیس جمهوری آمریکا می نویسد، با این پرسش، که اگر لینکلن امروز ترور می شد با تجهیزات پیشرفته پزشکی، زنده می ماند؟ و آن گاه می گوید، در 1865 بود که جان ویلکز بوت سر رئیس جمهوری را هدف گرفت. نخستین جمهوریخواهی که آمریکا را گرداند لینکلن حقوق دان ایالت کنتاکی بود، که برده داری را لغو کرد. آن چه سبب جنگ داخلی آمریکا شد. با 620 هزار کشته، در خونین ترین جنگ در تاریخ آمریکا. ده ها هزار غیر نظامی هم به این تعداد کشته اضافه شدند..
آن چه انگلیس همیشه به آن می بالید، تکتازی هایش در دریاها بود. که هنوز هم جاهایی، نشان از اقتدارش می رود، این را روزنامه انگلیسی ایندپندنت می نویسد: تحلیل گر سیاسی ایندپندنت معتقد است، انگلیس، پس از خروج از اتحادیه اروپا، قادر به حفظ جایگاه پیشین اش نیست. آن چه زمانی خود را ارباب دریاها می پنداشت. رئیس نیروی دریایی پیشین انگلیس هم در این گزارش ایندپندنت می گوید: ما برای حفظ دریاهای خود، کشتی های مناسب و به اندازه نداریم.
در یک شهر در آلمان، دو چهره آلمانی درباره مهاجرت، با هم درگیر شدند. راست گرایان تندرو با چپ های آلمان در تظاهراتی علیه مهاجران، برخوردی خشونت آمیز داشتند. برخوردی خشونت آمیز که هفته گذشته آلمان را لرزاند و در جهان، صدا به پا کرد. دیروز، بار دیگر تظاهر کنندگان خیابان های شهر آلمان را تسخیر کردند. در شهر، نئو نازی ها، خیابان ها را بستند. و ضد آن ها شعار دادند. با قلب و نه با نفرت و از مهاجران پشتیبانی کردند.
روزنامه فرانسوی لوموند هم می نویسد: فرانسوا اولاند، رئیس جمهور پیششین فرانسه ، بار دیگر به جانشین اش امانوئل مکرون ،سخت تاخت.البته بی آن که نامی از او ببرد. فرانسوا اولاند، در همایش کوچک سوسیالیست ها، گفت: دلتنگ فرانسه است. او یاد آور شد، هرگز چپ را رها نخواهد کرد. و این که هرگز از فرانسه، دوری نمی کند. فرانسوا اولاند می گوید: هرگز از خانه، وطنی اش خارج نشده است. جز از الیزه.
نمای صفحه نخست روزنامه فرانسوی لوفیگارو را عکسی از متئو سالوینی، پوشانده است. عنوان خبر می گوید متئو سالوینی ایتالیایی مشکل ساز، می خواهد اتحادیه اروپا را از هم بپاشد. وزیر داخله ایتالیا، به سیاست های اتحادیه اروپا تاخته و بر اعصاب اتحادیه ای ها، می رود. مهاجرت، بودجه، مسائل مالی اتحادیه اروپا، هدف نخست متئو سالوینی است. لوفیگارو می نویسد: هیچ چیز نمی تواند این ایتالیایی را متوقف کند.
توفان عظیمی، که بر مریخ تاخته بود، فرونشست و سطح سیاره پاک و روشن شد. اکنون پژوهشگران فضا، امیدوارند، سفینه نورد آپارات یونیتی را که سه ماه است بر سطح سیاره، ناپدید شده، پیدا کنند. این ماشین خورشیدی در حالت خواب، درگیر توفان شده به هنگامی که طوفان ، جلوی نور خورشید را گرفت و سیاره نورد به حالت خواب رفت. سفینه پیمای پانزده ساله، که بر سیاره سرخ، به پژوهش می پرداخت با تابش دوباره خورشید، دانشمندان فضا، امیدوارند، در طول چهل و پنج روز، سفینه نورد، از خواب، برخیزد.
سایمون تیسدال، تحلیل گر سیاسی انگلیسی می گوید: ترامپ بار دیگر، خطرناک شد. مردی که باز به کره شمالی پشت می کند. و این، سخن کیم جونگ اون را ترش رو و تلخ کرده است. ترامپ اکنون درگیر بحرانی است که حاصل تنها دست آورد دیپلماتیک اش در جهان سیاست بوده است و آن پیمان بستن با کره شمالی است. و آن چه ترامپ را خطرناک می کند، پشت کردن مردم اش، در خانه به پیمان او و کیم جنگ اون است.
یکی از مهمترین آداب اجتماعی آشوریان ایران، چنین بوده که هرگاه جمعیت آنان در شهری روی به فزونی نهاده است، آنان به تاسیس انجمنهای ملی و فرهنگی و اجتماعی مبادرت نموده اند. به همین جهت بود که در سال 1898، پس از مهاجرت عده ی کثیری از جوانان آشوری-کلدانی ساکن سلماس به تهران و استخدام در وزارتخانه ها و ادارات دولتی، بنیان اولیه ی انجمن آشوریان تهران گذارده شد.