* روزنامه ایندیپندنت نوشت : سورپرایز ، سورپرایز، بوریس جانسون، حامل ویروس کرونا است. میگویند او توصیه های بهداشتی را رعایت نمی کرد. که این چنین با ویروس کرونا، دست به گریبان شد.
* «سپایکلی» نخستین سیاه پوستی است که به عنوان رئیس هیات داوران جشنواره سینمایی کن، در فرانسه ، انتخاب شده است. که اعلام شده به سبب شیوع کرونا، جشنواره کن، در بهار برپا نمی شود. شاید در تابستان آینده.شاید.
* له رپوبلیکا، روزنامه ایتالیایی ، گفت و گوی «سپایک لی» کارگردان سیاه پوست را با نشریه سینمایی variety را آورده است. او میگوید همه علایق ما به سبب یورش کرونا تعطیل اند. سینما، ورزش و ان.بی.ای. به ویژه ، با این همه باید در انتظار دارویی بود که ما را سرپا نگاه دارد. جسما و روحا.
این فیلم نیست، بازی نیست، زندگی است
* عنوان نخست روزنامه لوفیگارو: شهروندان خواستار اعمال مقررات سخت تر اند. مقصود مردم فرانسه است.
* و نگاه لوموند روزنامه فرانسه رو به هند است. نارندرا مودی ، دستور، محدودیت کامل برای یکمیلیارد وسیصد میلیون هندی را داد. آن ها، سه هفته ، برای مهار و جنگ با ویروس کرونا ، در محدودیت ، به سر خواهند برد.
* هر بحرانی که پیش می آید، به سرعت بی اعتمادی به بار می آورد. با رسیدن ویروس کرونا، به خاک فرانسه، نگرانی مردم آغاز شد. و با آن انبوه خبرهای جعلی آمدند.
* حکومت فرانسه، چیزهایی را از ما پنهان می کند. اگر آن ها به ما دروغ گفته باشند چه؟ و در فضای مجازی بیداد خبرها بود. حکومت فرانسه ، برای حفظ ما ، کاری نمی کند. آن ها، مانع مردن ما در برابر این ویروس نمی شوند. می گذارند که بمیریم ، تا به برنامه های کوچک خود برسند. و اینبار البته رسانه های فرانسه، توانستند مانع بسیاری از نگرانی ها در جامعه شوند.
* روزنامه لوفیگارو گزارشی متفاوت و غریب دارد: چگونه شیوع کوید ۱۹ ، ویروس کرونا، سیاره ما رادر نوردید. با همه انزوا،بیماری ، فاصله گذاری اجتماعی، و قرنطینه مناطق حساس، بیش از پانصد هزار تن در ۱۹۵ کشور، درگیر ویروس کرونا هستند. چین در ۱۰ ژانویه، در ووهان، با خبر از شیوع کرونا شد. اما در ۲۰ ژانویه ،دولت، از تهدید انسانی و مرگبار بودن این ویروس، خبر داد. حال آن که سازمان بهداشت جهانی، در ۲۶ دسامبر یعنی دو هفته،پیش از آن ، از ابتلای چهار تن به کرونا ، گزارش داده بود.
شهادت برجسته ترین فرمانده نظامی و هراس دشمنان در جهان
تمامی روزنامه های جهان ، عنوان نخست خود را اختصاص به شهادت سردار قاسم سلیمانی داده اند.
صفحه نخست گاردین، را عکسی از موج جمعیت در سوگ نشان می دهد : تهران سوگند خورده است ، انتقام خواهد گرفت. اکونومیست :ایران عهد بسته است ، انتقام می گیرد. شلیک به برجسته ترین فرمانده د ر ایران که پیامدهای بنیادین در منطقه خواهد داشت.
ایندیپندنت نوشت: ژنرال سرسخت که سبب هراس دشمن و ستایش بی امان در خانه بود.
فایننشال تایمز : برجسته ترین رهبر نظامی ، قاسم سلیمانی ، هدف حمله هوایی آمریکا بود. خاورمیانه ، واکنش سختی در پی آن خواهد داشت.
روزنامه فرانسوی لوفیگارو: آمریکا در انزوا است و اسرائیل در هراس از تلافی ، اقدام بسیار پرخطر ترامپ. صاعقه ای که ایران را به انتقام کشاند. روزنامه دیگر فرانسوی لوموند ، با عکسی از پرچم صد پاره آمریکا ، در دست های آدم های خشمگین در ایران، نوشت: خشم ایران در برابر خشونت های آمریکا ،از سال 2018 آشکار بود. لوموند نوشت : پس از حمله هوایی و ترور ، از سوی آمریکا ، ایران ، یکپارچه ، متحد است. قاسم سلیمانی ، معمار قدرت ایران بود. فرمانده مقتدر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بود.
عکس پرچم های آمریکا در آتش و ایران در سوگ ، درصفحه نخست روزنامه گاردین آمده است، با این نگاه ، جمهوریخواهان در آمریکا ، در ستایش این تروراند. و دموکرات ها ، تدبیر آن ها را در مورد پرسش قرار دادند. خوانخواهی علیه آمریکا ، در زمان و مکان مناسب در آینده. با ترور قاسم سلیمانی ، نشان دهنده شخصیت ترامپ است. تروری که عواقب آن ،دامنگیر ترامپ خواهد شد. روزنامه گاردین آن گاه نگاهی دارد به آن چه ممکن است در آینده ، رخ بدهد. به نوشته گاردین پیش بینی آن دشوار است.
روزنامه اسپانیایی ال پایس همراه با عکسی از آتش با شلیک دو موشک به کاروان فرماندهان نظامی نوشت: ایران ، به حرکت در آمد. موج انتقام در راه است. ال پایس نوشت :نیروی های نظامی اسرائیل در وضعیت اضظراری قرار گرفتند. آمریکا ، خواستار خروج فوری آمریکائیان از عراق شد. ال موندو روزنامه دیگر اسپانیایی هم نوشت : حالا ، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تهدید یک درگیری غیرقابل پیش بینی ... .
ال موندو نوشت : ژنرال قاسم سلیمانی تدبیرگر برجسته نظام بود.
یکی از مهمترین آداب اجتماعی آشوریان ایران، چنین بوده که هرگاه جمعیت آنان در شهری روی به فزونی نهاده است، آنان به تاسیس انجمنهای ملی و فرهنگی و اجتماعی مبادرت نموده اند. به همین جهت بود که در سال 1898، پس از مهاجرت عده ی کثیری از جوانان آشوری-کلدانی ساکن سلماس به تهران و استخدام در وزارتخانه ها و ادارات دولتی، بنیان اولیه ی انجمن آشوریان تهران گذارده شد.