امروزه آدمی به شادی ، به عنوان پدیده ای مجرد نگاه می کند. چیزی است که انسان و فقط انسان ، به تنهایی آن را ، حس یا آرزو می کند. اما غم ، حاصل محدود شدن و در چهارچوب محدود ماندن است. آن چه نمی توانید به اختیار در آورید. چرا که ما به سادگی نمی توانیم ، بدون اجتماع زندگی کنیم. برخی محدودیت ها ، خوب اند و برخی بد. محدودیت ها ، البته که اجتناب ناپذیر اند. با انزوا و تنهایی ، دشوار می توان به شادی دست یافت.
فرانسه ، داغ است و زمین تشنه. این عنوان روزنامه فرانسوی لوفیگاور درباره موج تازه گرما در آن کشور است. هفتاد و دو نهاد، در فرانسه، با محدودیت مصرف آب، روبه رو خواهند شد.نه تنها فرانسه ، که همسایگان فرانسه هم با بحران گرما درگیرند. و این هیاهو و هیابانگ همه برای رسیدن دوباره درجه گرما به چهل سانتیگراد ست.لوفیگارو می نویسد: از پنجاه سال پیش ، درجه گرما در فرانسه ، به این میزان نرسیده است. زمین در فرانسه و در خاک همسایگان ، خشک و ترک ترک شده است.
یکی از مهمترین آداب اجتماعی آشوریان ایران، چنین بوده که هرگاه جمعیت آنان در شهری روی به فزونی نهاده است، آنان به تاسیس انجمنهای ملی و فرهنگی و اجتماعی مبادرت نموده اند. به همین جهت بود که در سال 1898، پس از مهاجرت عده ی کثیری از جوانان آشوری-کلدانی ساکن سلماس به تهران و استخدام در وزارتخانه ها و ادارات دولتی، بنیان اولیه ی انجمن آشوریان تهران گذارده شد.